so:text
|
سال ٨٤ در همین دفتر جلسهای گذاشتیم، احمدینژاد میگفت من برنامه دارم، مرحوم عسگراولادی هم حضور داشت. پس از آنکه احمدینژاد حرفهایش را زد، مرحوم عسگراولادی رو به من گفت: این برادر ما احساس میکند اسلام را فقط او میفهمد، انقلاب را او به اینجا رسانیده و کشور را فقط او میتواند اداره کند. من نیز رو به احمدینژاد گفتم، حرفهایت را خوب گوش دادم، یا سوادت خیلی بالاست و ما نمیفهمیم یا شما روی ابرها حرف میزنید که وی قهر کرد و رفت. بر همین اساس دیگر کاندیداها را نیز آوردیم، از آنها برنامه خواستیم، دفاع کردند و بعد هم دیدیم خیلی مایل نیستند کار تشکیلاتی پیش رود، من هم گفتم شما را به خیر و ما را به سلامت. (fa) |