Mention116614
Download triplesrdf:type | qkg:Mention |
so:text | کلمات مردیث را در خانه گروهی و هزاران بار قبل از آن به یاد آوردم «تو باید آن را بخواهی.» او بارها و بارها گفته بود، تو باید بخواهی یک دختر، یک خواهر، یک دوست، یک دانش آموز باشی. من هیچکدام از آنها -قولها، تعهدها یا رشوههایی را که برای متقاعد کردنم میداد- نمیخواستم؛ ولی ناگهان دانستم میخواهم یک گلفروش باشم. میخواستم زندگی ام را با انتخاب گل برای غریبهها بگذرانم. دوست داشتم روزهایم را به طور یکنواخت در سرمای مغازه جادار و باز و بسته کردن صندوق مغازه بگذرانم. (fa) |
so:isPartOf | https://fa.wikiquote.org/wiki/%D9%88%D9%86%D8%B3%D8%A7_%D8%AF%DB%8C%D9%81%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AE |
so:description | گفتاوردها (fa) |
so:description | زبان گلها (fa) |
Property | Object |
---|
Triples where Mention116614 is the object (without rdf:type)
qkg:Quotation109058 | qkg:hasMention |
Subject | Property |
---|