so:text
|
و زودا، که پس از من بر شما روزگاری آید، که در آن چیزی پنهانتر از حق، و آشکاراتر از باطل نباشد، زمانی که دروغ بستن بر خدا و پیامبر بر هر چیز فزونی گیرد و نزد مردم آن زمان، کالایی زیانمندتر از قرآن نیست، اگر آن را چنانکه باید بخوانند؛ و باز کالایی پرسودتر از قرآن نخواهد بود، اگر معنیش را تحریف کنند. و در شهرها چیزی از معروف ناشناخته تر نباشد، و شناخت هتر از منکر. حاملان قرآن آن را واگذارند، و حافظانش آن را به فراموشی بسپارند. پس در آن روزگار قرآن و قرآنیان از جمع مردمان دورند، و رانده و مهجور. هر دو با هم در یک راه روانند و میان مردم پناهی ندارند. پس در این زمان قرآن و قرآنیان میان مردمند و نه میان آنان، با مردمند نه با ایشان. چه، گمراهی و رستگاری سازوار نیایند، هرچند با هم در یکجا بپایند. پس آن مردم در جدایی متّفقند، و از جمع گریزان. گویی آنان پیشوای قرآن اند، نه قرآن پیشوای آنان. جز نامی از قرآن نزدشان نماند، و نشناسند جز خطّ و نوشته آن. و از این پیش چه کیفر که بر نیکوکاران نراندند، و سخن راستشان را دروغ بر خدا خواندند، و کار نیک را پاداش بد دادند. (fa) |