so:text
|
موقعی که دربارهٔ تاریخ صرفاً به مثابهٔ یک پیشه یا شغل، مهارت یا فن میاندیشم، برای ما موجه جلوه دادن وجودمان به عنوان افراد تاریخنویس دشوار مینماید. تاریخنویس برای مردم جز تبدیل آنان به تاریخنویسانی مانند خویش چه کاری میتواند انجام دهد؟ و انجام دادن این کار چه سودی دارد؟ این، مطلقاً یک دور باطل نیست که توجهش مطعوف به افزایش خیل انبوه کارمندان یک حرفه، برای ایجاد یک «پرولتاریای روشنفکر» کمدرآمد از معلمان زحمتکش باشد. اگر تاریخ صرفاً یک حرفه باشد، این امر ممکن است یک استدلال منطقی در خصوص ازدیاد تاریخنویسان باشد، اما گر پرداختن به تاریخ یک تمایل انسانی همگانی باشد، چنین استدلالی نمیتواند موجه باشد؛ زیرا در این صورت اکنون همان اندازه که انسان وجود دارد باید تاریخنویس هم وجود داشته باشد، و مسئله این نیست که «آیا من یک تاریخنویس خواهم بود یا نه؟» بلکه مسئله این است که «چگونه من یک تاریخنویس خوب خواهم بود؟. (fa) |