Mention168946
Download triplesrdf:type | qkg:Mention |
so:text | چهار دست و پا و به سختی به سمت تختم رفتم. به زحمت از آن بالا رفتم و خودم را در ملافه پیچاندم؛ درست مثل همیشه که زیر ملافه پناه میبردم و شامه ام به دنبال عطر کالین میگشت. مدتها بود بوی او از بین رفته بود، اما من بعد از او ملافهها را عوض نکردم. میخواستم باز هم بویش را احساس کنم. میخواستم بوی بیمارستان و مرگ را فراموش کنم؛ بویی که آخرین باری که سرم را در گردنش فرو بردم، پوست او را انباشته بود. (fa) |
so:isPartOf | https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3_%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%86_%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%86 |
so:description | گفتاوردها (fa) |
so:description | آدمهای خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه مینوشند (fa) |
Property | Object |
---|
Triples where Mention168946 is the object (without rdf:type)
qkg:Quotation158663 | qkg:hasMention |
Subject | Property |
---|