Mention170038
Download triplesrdf:type | qkg:Mention |
so:text | سگ نشنید. پلک هم نزد. همراهش در سمت راست نرم روی شکم به جلو خزید. اگر پارس میکردند احساس بهتری پیدا میکرد. سکوتی که غرش را قطع میکرد به معنی محاسبه بود. این حیوانها نقشه ای داشتند. قطره ای بزاق از آروارههای سگ بزرگتر روی مسیر چکید. بلافاصله چند تا مگس دورش جمع شدند. (fa) |
so:isPartOf | https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D9%85%DA%A9%E2%80%8C%DB%8C%D9%88%D9%88%D9%86 |
so:description | گفتاوردها (fa) |
so:description | سگهای سیاه (fa) |
Property | Object |
---|
Triples where Mention170038 is the object (without rdf:type)
qkg:Quotation159680 | qkg:hasMention |
Subject | Property |
---|