so:text
|
همیشه وارونه عمل کردهام، نه؟ همین الان هم این ساندویچ مسخره را وارونه گرفتهام؟ شلوارش پر از سس مایونز شده بود. - کلوئه؟ - بله؟ - لطفاً غذا بخور… مرا ببخش که مانند سوزان با تو حرف میزنم اما از دیروز هیچی نخوردهای… -نمیتوانم. دوباره بذله گویی را شروع کرد. - به هر حال چطور میتوانی همچین چیز مزخرفی را بخوری؟! چه کسی میتواند بخورد؟ بگو، چه کسی؟ هیچکس! سعی کردم لبخند بزنم. - خب اجازه میدهم فعلاً رژیمت را نگه داری اما امشب، تمام! امشب شام را من درست میکنم و تو مجبوری افتخار خوردنش را به من بدهی. قبول؟ -قبول. - و این؟ این غذای فضایی را چطور میخورند؟ منظورش سالاد عجیب غریبی بود که در یک ظرف پلاستیکی ریخته بودند. (fa) |