so:text
|
کتابی دارم تحت عنوان «جهان ایرانی و ایران جهانی» که چکیدهٔ عقاید، نظرات و برداشتهایم در مورد تاریخ و فرهنگ ایران بود. این کتاب در واقع نتیجهٔ تمام بررسیها، تحقیقها، قضاوتها و داوریهای من دربارهٔ تاریخ و فرهنگ ایران است… این کتاب را برای پیدا کردن ریشهها و علتهای دید جهان نگرایانه و جهان بینانهٔ ایرانیها و فرهنگ ایرانی نوشتم. هر وقت در مورد فرهنگ ایرانی صحبت میکنم به حکومت کاری ندارم. گرچه حکومت یکی از عناصر تشکیل دهندهٔ فرهنگ هاست ولی همهٔ حکومتها در سراسر جهان از عوامل دیگر تعیین کنندهٔ فرهنگ، بسیار تأثیرپذیر هستند. یعنی عنصر حکومتی در کل پدیدهٔ فرهنگی آنقدر تأثیرگذار نیست که کل فرهنگ در حکومت تأثیرگذار است. البته در بسیاری از موارد حکومتها نماینده و بازنمای فرهنگ جامعه هستند و در برخی موارد هم اینگونه نیستند. به همین علت معمولاً به حکومت به عنوان یکی از عوامل تعیین کنندهٔ این روحیهٔ جهانگرایی توجهی نکردم و بیشتر به عواملی مانند ادبیات و سیر تاریخی و تفکرات و آداب و رسوم و ساختارهای دیگر فرهنگ ایران پرداختم. کسی در ایران به عنوان حاکم سیاسی یا حاکم فرهنگی و معنوی هیچگاه نبوده که در برابر جهان بخصوص پیشرفته تر از خود به مقابله برخیزد. فرهنگ ایرانی همیشه فرهنگی بوده که بخاطر موقعیت جغرافیایی خاص ایران که در میانهٔ راههای ارتباطی قرون وسطی بوده و همیشه مجبور بود که با اقوام مختلف جهان و در مسیرهای فرهنگی جهان تقاطع داشته باشد و در مرکز این تقاطعهای فرهنگی قرار داشته است، پس از این رو به اجبار یک نوع کنش و واکنش با تمام فرهنگهای جهان باستان داشته است. (fa) |