so:text
|
من «نه گفتن» را یادگرفتهام. وقتی از این کلمه استفاده میکنم احساس قدرت دارم. اخیراً با افرادی از مرکز پخش آثارم جلسه داشتم. همانجا رو به پایین به میز خیره شدم و گفتم: «واسه نظراتتون ارزش قائلم، اما میخوام که منتظر تماس نهایی من باشید. چند روز بهم مهلت بدید تا روش فکر کنم.» این را گفتم و بیرون آمدم؛ یک جوری مثل شخصیت «ان هتوی» در فیلم «شیطان پرادا میپوشد»، مثل اینکه با خودم بگویم: «واقعاً… چنین کاری کردم؟». حس خوبی داشت این کار، چون رفتار غیر محترمانهای نبود. فقط یک حرکت صادقانه بود. (fa) |