so:text
|
ازدواج ناگزیر بایستی بر هشیاری و آگاهی و فهم و قدرت متقابل صورت گیرد؛ و قدرت در این جا نیز به معنای زور و خشونت نیست. هرگز! چرا که انسان - چه مرد و زن - هنگامی که از شخصیتی قوی و آراسته به عقل و خودآگاهی برخوردار باشد نه تنها برای خود و دیگران منفی، قهرآمیز، جاهلانه و خطرآفرین نخواهد بود بلکه برای طرف مقابل به صورتی مثبت عمل خواهد کرد، و برای مشکلات خویش و دیگران به راه حلهایی دست خواهد یافت. ... در میان مردان نیز عدهای وجود دارند که عقدهٔ سیطره و ستم بر دیگران را دارند. این عقده آنان را به ازدواج سوق میدهد تا زن را رام نماید؛ و به باری سبک تبدیل کند؛ به گونهای که به هر طریقی که بخواهد او را راه برد. بر او ستم کند... او را چون چارپایانی بی دفاع سر ببُرد... این را نمیتوان زندگی زناشویی نامید. قرآن میفرماید که با زندگی زناشویی «در میان شما دوستی و مهربانی افکند.» «وجعل بینکم مودّة ورحمة» زندگی زناشویی به معنای آن است که زن و مرد پوشش و پناهی برای یک دیگر گردند: «آنان پیراهن تن شما و شما پیراهن تن آنان اید.» «هنّ لباسٌ لکم و انتم لباسٌ لهنّ» تا بدین ترتیب هر یک به عمق جان، عقل، قلب و حیات یک دیگر راه یابند؛ تا زندگی شان نمود وحدت در عین کثرت... گردد. از این رو زندگیهایی که آکنده از ستم و سرکوب اند زندگیهایی بی معنایند. ستم، خانهای را بر پا نمیدارد؛ و زور زندگی زناشویی را به سمت موفقیت راه نمیبرد... (fa) |