so:text
|
زبانی که کارناپ به عنوان مبدأ کار خود اختیار کرد زبان داده حس، به محدودترین معنای تصورپذیر آن، نبود زیرا علامتهای منطق تا مرحله عالی نظریه مجموعهها را نیز دربرداشت. در واقع تمام زبان ریاضیات خالص را دربرداشت. هستی شناسیای که در آن مستتر بود نه فقط رویدادهای حسی بلکه مجموعهها و مجموعههای مجموعهها و غیره را دربرداشت. هستند تجربه گرایانی که از این همه اسراف و تبذیر وحشت کردهاند. با این همه مبدأ کاری که کارناپ اختیار کرده است در قسمت خارج از منطق یا حسی بسیار خسیس است. کارناپ در یک رشته ساختارهایی که از سرچشمههای منطق جدید با زبردستی تمام استفاده میکند توفیق مییابد سلسله پهناوری از مفاهیم حسی مهم دیگر را تعریف کند که اگر ساختارهای او نبود حتی در عالم رؤیا هم بر چنین شالوده باریکی تعریف پذیر نبودند. او نخستین تجربهگرایی است که چون از کاهش پذیری علم به الفاظ دال بر تجربه مستقیم خرسند نبود گامهایی جدی در راه تحقق بخشیدن به فروکاهی برداشت. (fa) |