so:text
|
حقیقت این حکم بنده را شب و روز متزلزل نگاه داشته و خود را عاریه میدانم و به قصد اقامه راه نمیروم و راست عرض میکنم که این طور عجولانه نمیتواند طرح اساس محکم انداخت و با یک هشت هزار تومان نمیتوان چهار ماه رفت و آمد و ماند و کار کرد. هیچکس مثل بنده به فرنگستان مأمور نشده. چاپارم نه وزیر مختار. باری غرضم اینست که در اطاعت و انجام کار کوتاهی نمیشود لکن عجولانه و بدون وزن و سنگینی نمیشود در مقابل مردم متمدن مطمئن راه رفت و امور در گرو اوقاتست تا وقت هر کار و سخنی نرسد نمیشود بی ملاحظه اقدام کرد. وضع مملکت اجمالاً این بود که عرض شد وضع بنده هم این است که هست. رئیس این مملکت هم چون الف از خود چه دارد هیچ هیچ، کارها همه به هم پیوسته و تمام روسای این مملکت مسئول وکلای رعیت هستند و کار بیملاحظه و صرفه رعیت نمیشود کرد و هوا و حوس معزول و نفوذ شریره مطموس و مخذول هستند. (fa) |