so:text
|
اخلاقیاتی وجود دارد که باید بنیانگذار خویش را نزد دیگران توجیه کند. دیگر اخلاقیات باید او را آرام سازند و حس رضایت را در وجودش برانگیزند. با اخلاقایاتی دیگر او میخواهد خویشتن را به صلیب کشد و خوار کند. با گونهای دیگر میخواهد انتقام بگیرد، خویش را پنهان سازد و منظورش را به گونهای دیگر بیان کند و خویشتن را در بلنداهای دوردست بنشاند. این اخلاق تنها در خدمت بنیانگذارش است تا امری را فراموش کند یا امری دیگر را در وجد خودش به فراموشی سپارد. خلاصه، اخلاقیاتِ گوناگون زبان اشارهٔ عواطف است. (fa) |