|
so:text
|
باز باران،با ترانه،با گهرهای فراوانمی‌خورد بر بام خانه.من به پشت شیشه تنهاایستادهدر گذرها،رودها راه اوفتاده.شاد و خرمیک دو سه گنجشک پر گو،0باز هر دم1می‌پرند، این سو و آن سو2می‌خورد بر شیشه و در3مشت و سیلی،4آسمان امروز دیگر5نیست نیلی.6یادم آرد روز باران:7گردش یک روز دیرین؛8خوب و شیرین9توی جنگل‌های گیلان.0کودکی ده ساله بودم1شاد و خرم2نرم و نازک3چست و چابک4از پرنده،5از خزنده،6از چرنده،7بود جنگل گرم و زنده.8آسمان آبی، چو دریا9یک دو ابر، اینجا و آنجا0چون دل من،1روز روشن.2بوی جنگل،3تازه و تر4همچو می مستی دهنده.5بر درختان می‌زدی پر،6هر کجا زیبا پرنده.7برکه‌ها آرام و آبی؛8برگ و گل هر جا نمایان،9چتر نیلوفر درخشان؛0آفتابی.1سنگ‌ها از آب جسته،2از خزه پوشیده تن را؛3بس وزغ آنجا نشسته،4دم به دم در شور و غوغا.5رودخانه،6با دو صد زیبا ترانه؛7زیر پاهای درختان8چرخ می‌زد، چرخ می‌زد، همچو مستان.9چشمه‌ها چون شیشه‌های آفتابی،0نرم و خوش در جوش و لرزه؛1توی آنها سنگ ریزه،2سرخ و سبز و زرد و آبی.3با دو پای کودکانه4می‌دویدم همچو آهو،5می‌پریدم از سر جو،6دور می‌گشتم ز خانه.7می‌کشانیدم به پایین،8شاخه‌های بید مشکی9دست من می‌گشت رنگین،0از تمشک سرخ و مشکی.1می‌شنیدم از پرنده،2داستانهای نهانی،3از لب باد وزنده،4رازهای زندگانی5هر چه می‌دیدم در آنجا6بود دلکش، بود زیبا؛7شاد بودم8می‌سرودم:9“روز، ای روز دلارا!0داده ات خورشید رخشان1این چنین رخسار زیبا؛2ورنه بودی زشت و بیجان.3این درختان،4با همه سبزی و خوبی5گو چه می‌بودند جز پاهای چوبی6گر نبودی مهر رخشان؟7روز، ای روز دلارا!8گر دلارایی ست، از خورشید باشد.9ای درخت سبز و زیبا!0هر چه زیبایی ست از خورشید باشد. ”1اندک اندک، رفته رفته، ابرها گشتند چیره.2آسمان گردید تیره،3بسته شد رخسارهٔ خورشید رخشان4ریخت باران، ریخت باران.5جنگل از باد گریزان6چرخ‌ها می‌زد چو دریا7دانه‌ها ی گرد باران8پهن می‌گشتند هر جا.9برق چون شمشیر بران0پاره می‌کرد ابرها را1تندر دیوانه غران2مشت می‌زد ابرها را.3روی برکه مرغ آبی،4از میانه، از کرانه،5با شتابی چرخ می‌زد بی شماره.6گیسوی سیمین مه را7شانه می‌زد دست باران8بادها، با فوت خوانا9می نمودندش پریشان.00سبزه در زیر درختان01رفته رفته گشت دریا02توی این دریای جوشان03جنگل وارونه پیدا.04بس دلارا بود جنگل،05به، چه زیبا بود جنگل!06بس فسانه، بس ترانه،07بس ترانه، بس فسانه.08بس گوارا بود باران09به، چه زیبا بود باران!10می‌شنیدم اندر این گوهر فشانی11رازهای جاودانی، پندهای آسمانی.12“بشنو از من، کودک من13پیش چشم مرد فردا،14زندگانی – خواه تیره، خواه روشن -15هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا. (fa) |
