so:text
|
باز سرسامِ کدام سلسله در من، / سرداب و سردخانه و سوگ است؟ /کدام بزنگاه؟ / دوباره نستعلیق، / دعوت به مراسم گردن زنی ست!/در این جریده، تا ابد، جُرم ایم / و این خطابهٔ تدفین هنوز، / پر از خرابهٔ طاهاست. /باز، خاوران، خونی ست / وَ در بلندیِ تهرانِ بادگیر / به هر گداری زدم، گروگان بود!/کدام بزنگاه؟ / اینجا که بیهوای تو باید / شب را تکهتکه آتش زد!/وقتی از آن کتیبهٔ متروک، / تنها صدای نوحه میآید / صدای داربستِ آنهمه اعدام، / الله و اکبر شکستهٔ آن پشت بام / و ما که در این شعر، محرمانه، تحریم ایم!... (fa) |