so:text
|
۱۴۰۰ سال از تمدن اسلام و آغاز آن میگذرد، اما همانطور که استحضار دارید تمدن در همه این جوامع بشری قرنها و هزارههای خیلی درازی پیشینه دارد و آنها هیچکدام از بین نمیروند بلکه به فرهنگها و تمدنهای دیگر منتقل میشود و بعد هم متأثر میشوند و هم تاثیرگذارند. اما اینکه تمدن اسلامی قابل احیاست یا نه؛ قطعاً برای هر ملتی پیشینه تاریخی او و اوج فرهنگ و تمدن و پیشرفت او، میتواند نقطهای برای پیشرفت، احیا، رنسانس و نوزایی باشد. هنگامی که افرادی مانند من به پیشینه فرهنگی و تمدنی نیاکان خودمان چه پیش از اسلام و چه پس از اسلام نگاه میکنیم، این فقط بهمنظور فخرفروشی و تفاخر نیست بلکه یک مفهوم و یک پیام خیلی جدی دارد که اگر روزی کتاب قانون ابنسینا -که جد همه مردم این ایران بزرگ فرهنگی بود- بهعنوان درسنامه پزشکی در دانشگاه پاریس تدریس میشد، این به این معناست که نسلهای بعدی، نسل ما و نسلهای آینده ما هم این استعداد و توانمندی را دارند که از نو با رستاخیز فرهنگی و تمدنی شرایطی را ایجاد کنند در تولید علم در تولید تمدن، در ارتقای تفکر، بهطور جهانشمول باز بتوانند در سطح بالاتری از قطعاً سطح فعلی تولید علم در ایران بلکه در مقام مقایسه برتر از بقیه ملل باشند. اما خصوصاً در طول این ۱۰۰ سال گذشته اتفاقی افتاده باشد که این امید را در ما زنده کند -که میتوانیم دل به یک رنسانس، به یک رستاخیز عظیم فرهنگی که ما را به مرحله جدیدی از تاریخ برساند- ببندیم. (fa) |