Mention412717

Download triples
rdf:type qkg:Mention
so:text من به محمد قول داده ام که حرفی، کاری علیه اش انجام ندهم. و پس از آن اذان گفتند نماز خواندند و قطعنامه را نوشتند به مدينه فرستاند که ما همانند ساير مسلمانان ديگر از اسلام روي نگردانيده ايم و به دين اسلام پايبنديم اين همان وعده اي بود که محمد به عمر داده بود که 4 دندان او را نکش اجازه بده سالم برود زماني مي رسد که چشمهايتان را روشن مي کند و با اين سخنراني چند جمله سهيل همه تظاهرات کنندگان به خانه هايشان رفتند (fa)
so:isPartOf https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%B3%D9%87%DB%8C%D9%84_%D9%BE%D8%B3%D8%B1_%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%88
so:description درباره او == پس از اينکه در جنگ بدر مسلمانان موفق شدند 70 نفر را به اسارت بگيرند سهيل در ميان اهل قريش آنقدر بزرگوار بود که کسي راضي شد به جاي او که اسير بود پايش را در زنجير بگذارد تا او برود و 4000 درهم پول آزاديش را به مسلمانان بپردازد و آزاد شود بعد از اينکه پول را آورد و دوستش را آزاد کرد رو به پيامبر اسلام کرد و گفت: محمد بلاخره انتقام خود را از شما خواهيم گرفت و فک نکن که ما ذليل و خفيف شديم و شما توانستيد بر عليه ما هر کاري بکنيد در اينجا خليفه دوم مسلمانان عمر خشمگين شد و گفت اي پيامبر اجازه بده من 4 دندان جلوش را بکشم تا نتواند سخنراني کند اگر او با اين وضع برود به مکه با سخنراني همه را بر عليه ما تحريک مي کند و چون او در سخنراني و فصاحت بي نظير بود در عرب امام پيامبر بدون هيچ نگراني گفت : (fa)
Property Object

Triples where Mention412717 is the object (without rdf:type)

qkg:Quotation390560 qkg:hasMention
Subject Property