Mention445017
Download triplesrdf:type | qkg:Mention |
so:text | اکنون تهیدست مانده بود، همه از او گریزان بودند، رفقا عارشان میامد با او راه بروند، زنها به او میگفتند: «قوزی را ببین» این بیشتر او را از جا در میکرد. سال پیش دو بار خواستگاری کرده بود، هر دو دفعه، زنها او را مسخره کرده بودند. (fa) |
so:isPartOf | https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82_%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA |
so:description | گفتاوردها (fa) |
so:description | حاجی آقا (fa) |
Property | Object |
---|
Triples where Mention445017 is the object (without rdf:type)
qkg:Quotation421583 | qkg:hasMention |
Subject | Property |
---|