so:text
|
جهان بهمعنای دقیق کلمه «وجود ندارد»... وقتی میگوییم «وجود» منظور ما از آن چیست؟ بیّنهای زبانشناختی وجود دارد که وقتی به چیزی وجود نسبت میدهیم، بدین معناست که محدودیتهای خاصی وجود دارد: فکر میکنیم چیزها در «جایی» وجود دارند. مثلاً در مجموعهٔ اعداد صحیح طبیعی، عدد ۳ بین ۲ و ۴ است. بسیاری از اظهارات وجودی به این صورت کار میکنند که مکانی را مشخص میکنند. اگر به تاریخ نگاه کنید، درمییابید که واژهٔ «وجود» که بههرحال از افلاطون به ما رسیده و رومیها از آن استفاده کردهاند، بهمعنای «آشکاربودن» است. واژهٔ لاتین «Existere» دقیقاً به این معناست. در بسیاری از زبانها نیز این ایده وجود دارد که وجود به مکان ربط دارد. در ایتالیایی و فرانسوی اینگونه است و حتی به یک معنا میتوانیم در چینی نیز دربارهٔ این مسئله صحبت کنیم؛ بنابراین ایدهٔ وجود در کنار ایدهٔ مکان است. حال شما فکر میکنید «اوه، پس باید برای هر چیزی مکانی وجود داشته باشد»؛ اما آن مکان چیست؟ برخی افراد خواهند گفت «جهان»؛ اما جهان چیست؟ منظور من از واژهٔ «جهان» دامنهٔ اشیائی است که ما با بهترین روشهای علمیِ طبیعی مشغول مطالعهٔ آنها هستیم. اما علوم طبیعی این را بررسی نمیکند که چرا ونگوگ بهتر از من نقاشی میکرد یا چرا گوته از هایدگر بهتر مینوشت. اینها موضوع علوم طبیعی نیستند. (fa) |