so:text
|
یونان دیگر نباید سیاستهای بروکسل و بانکهای آلمانی را اجرا کند که در حال نابودی کشور هستند. در واقع تأثیر این سیاستها بوده که باعث افزایش بدهیهای یونان نسبت به تولید ثروت اش شده است. حدود نیمی از جوانان در یونان بیکار هستند و احتمالاً چهل درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند. یونان نابود شده است. در سال هزار و نهصد و پنجاه و سه اروپا بیشتر بدهیها آلمان را بخشید. با بخشش این بدهیها بود که آلمان قادربه بازسازی آسیبهای دوران جنگ شد. اروپا باید بدهیهای یونان را ببخشد. در مورد بدهیهای اسپانیا و پرتقال هم باید پرسید چه کسی باعث این بدهی شده؟ و بدهکاری به چه کسانی است؟ در واقع این بدهیها بوسیله دیکتاتورها ایجاد شده است. در یونان دیکتاتوری فاشیستی روی کار بوده که توسط ایالات متحده حمایت میشده است و آنها باعث بخش بزرگی از این بدهی هستند. از نظر من بدهی خشن تر و بی رحمانه تر از دیکتاتوری است و در قوانین بینالمللی آنرا «بدهی نفرتانگیز» نامیدهاند که نباید پرداخت شود. این اصلی است که توسط ایالات متحده وقتی به نفع شان بود، وارد قوانین بینالمللی شد. بیشتر بدهیهایی که یونان باید بپردازد در واقع بدهی به بانک هاست، بدهی به بانکهای آلمانی و فرانسوی است که تصمیم گرفته بودند وامهایی با ریسک بسیار بالا پرداخت کنند و حالا با این واقعیت مواجه شدهاند که وام گیرندگان نمیتوانند این وامها را بازپرداخت کنند. برخی از این مشکلات نتیجه سیاستهای اقتصادی تعیین شده توسط بوروکراتهای بروکسل، کمیسیون اروپا و نهادهای مشابه آنهاست همچنین فشار ناتو و بانکهای بزرگ، خصوصاً بانکهای آلمانی. این سیاستها از بعضی جهات انعکاسی از نقطه نظرهای طراحانشان است. از یک سو آنها میخواهند وامها و سرمایهگذاریهای مخاطره آمیز و پر خطر شان بازپرداخت شود و از سوی دیگر این سیاستها در حال فرسایش و نابودی دولت رفاه است که آنها هرگز علاقهای به آن نداشتهاند. دولت رفاه یکی از خدمات و کمکهای بزرگ اروپا به جامعه مدرن بوده اما قدرتمندان و ثروتمندان هیچگاه آن را دوست نداشتهاند و واقعیت این است که این سیاستها در حال فرسایش دولت رفاه است و از نظر آنها سیاست خوبی است. مشکل دیگر اروپا این است که اروپا به شدت نژادپرست است. من همواره حس کردهام که اروپا احتمالاً از آمریکا نژادپرست تر است. این مشکل قبلاً در اروپا قابل مشاهده نبود بخاطر اینکه جمعیت اروپا در گذشته به شدت تمایل به هم گن بودن و یک دستی داشت؛ بنابراین وقتی همه بلوند و چشم آبی باشند، آنوقت شما نژادپرست به نظر نمیآیید اما همین که جمعیت شروع به تغییر کند، نژادپرستی خیلی سریع خودش را آشکار میکند. این مسئله یک مشکل جدی فرهنگی در اروپاست. آنچه به من امید میدهد دو موضوعی است که دربارهشان صحبت کردیم. استقلال آمریکای لاتین یکی از آنهاست که اهمیت تاریخی دارد و ما در جریان اجلاس سران کشورهای قاره آمریکا در پاناما شاهد آن بودیم. در اجلاس اخیر آمریکا کاملاً منزوی بود. این تغییر، تغییر رادیکالی است که ما از ده تا بیست سال گذشته که دخالت آمریکا در امور آمریکای لاتین کاهش یافت، شاهد آن هستیم. در واقع به همین خاطر است که اوباما به سمت کوبا دست دراز میکند و تلاش دارد تا بر انزوای آمریکا غلبه کند. این آمریکا است که منزوی شده است نه کوبا و به طور قطع این اقدام اوباما شکستی خواهد بود که آن را خواهیم دید. عامل خوشبینی من در اروپا، سیریزا و پودموس است. خوشبختانه، سرانجام شاهد قیام مردم علیه سیاستهای اجتماعی – اقتصادی مخرب و نابودکنندهای هستیم که توسط بانکها و بوروکراسی اعمال شدهاند و این حرکتها خیلی امیدوار کننده است. (fa) |