so:text
|
ایرانیها در زمانی پایهگذار دولت در دوران باستان بودهاند و این شاید تنها کار مهمی است که ایرانیها توانستهاند بکنند. ایرانیها در زمان کورش و داریوش، از شمال آفریقا تا تمام ترکیه و بخشی که در آن یونانیها میزیستهاند و از این طرف تا سیردریای تاجیکستان را جزو قلمرو کشورشان بر حول مرکز ایرانی اش داشتهاند. تمام دولتهایی که در این قلمرو بودهاند، یعنی ۲۰ دولت که رؤسای آنها ساتراپهای ایرانی بودهاند، دارای استقلال داخلی خودشان بودهاند. یعنی اگر مثلاً در آنجا یونانیها زیر نظر ساتراپ ایرانی بودهاند، به کار فلسفی خودشان میپرداختهاند و ساتراپ ایرانی امور اداری را رسیدگی میکرده است. اگر در آنجا فنیقیها بودهاند، کار تجاری خودشان را میکردند، اگر یهودیها بودند ترویج دینی خودشان را میکردند. ایرانیها دولت را اداره میکردند ولی همه چیز را به روال سابق حفظ میکردند. این را نباید دست کم گرفت. اما هیچ علتی هم نمیتوان یافت که به چه مناسبتی ایرانیها اینطوری بودهاند؟ یعنی به نظر من هیچ آدمی قادر نیست بگوید که چرا ایرانیها به این معنا نخستین پایهگذار دولت در تاریخ باستان بودهاند. میخواهم بگویم که این پرسش شبیه آن است که کسی بپرسد به چه مناسبتی نیوتون آمده و قوهٔ جاذبهٔ زمین را کشف کرده یا آلبرت اینشتین به تئوری عمومی نسبیت رسیده است؟ (fa) |