so:text
|
من مردی اهل هنر، شعر و عاشقی هستم از زمانی که خودم را با این هنر مشغول کردهام، تمام تلاشم را بکار گرفتهام که آن را به بهترین وجه ممکن انجام دهم. گفتم مردی اهل هنر و شعر وعاشیقی هستم نه ادبیات. زیرا قبل از اینکه نوشتن را شروع کنم، نقال و عاشیق و گرد آورندهٔ فرهنگ عامیانه بودم. ۱۷–۱۸ ساله بودم که، شروع کردم ده به ده گشتن و همراه آن داستانهای حماسی را نقل کردن، که آنها را به عنوان هنر آموز، از استادان ترانه سرای منطقهٔ چو گوروا یادگرفته بودم. در کنار این کار نیز، به گردآوری مرثیهها و هم چنین اشعار شاعران نامآور مردمی میپرداختم. حضور من به عنوان عاشیق، کار جمعآوری فرهنگ عامیانه را خیلی سادهتر میکرد. (fa) |