so:text
|
هم وبر و هم مارکس معتقد بودند نظام سرمایه داری بالذات غیرعقلانی است- که با عقلانیت جزئی یا صوری آن در تناقض نیست. هر دو در تلاش برای فهم این غیرعقلانیت به مذهب اشاره میکنند. برای وبر، آنچه باید توضیح داد خاستگاه این خردگریزی، این «حرکتِ معکوس شرایط طبیعی»، است و توضیحی که او پیشنهاد میکند به تأثیر قاطع تصورات مذهبی معین اشاره دارد: اخلاق پروتستانی. برای مارکس، خاستگاه سرمایه داری نه به هیچ اخلاق مذهبی، بلکه به فرایند وحشیانه غارت، قتل و استثمار مربوط میشود، که او آن را با اصطلاح «انباشت اولیه سرمایه» توصیف میکند، بااین حال، ارجاع به مذهب نقش قابل توجهی در توضیح منطق سرمایه داری به مثابه «حرکت معکوس» ایفا میکند. (fa) |