so:text
|
کل آنچه علم یا باورهای ما خوانده میشود، از اتفاقیترین موضوعهای جغرافیایی و تاریخی تا ژرفترین قوانین فیزیک اتمی یا حتی ریاضیات خالص و منطق، فرشی است بافته دست آدمی که فقط لبههای آن به تجربه برخورد میکند. یا به تمثیل دیگری، کل علم مانند میدان نیرویی است که تجربه شرایط مرزی آن باشد. وقتی که در حاشیه، با تجربه تعارضی پیدا میشود، این تعارض باعث تعدیلهای مجددی در درون میدان میشود. در این حالت باید در اطلاق صدق و کذب به پارهای از قضایای خود تجدیدنظر کنیم. تجدیدنظر در صدق و کذب پارهای از قضایا مستلزم تجدیدنظر در صدق و کذب پارهای از قضایای دیگر است، زیرا این دو دسته از قضایا با یکدیگر ارتباط منطقی دارند - چون قوانین منطق خود فقط پارهای از قضایای دیگر آن دستگاه، پارهای عناصر دیگر آن میدان هستند. (fa) |