so:text
|
حقیقت این است که من هم مثل همه شاگردهای دبستان و دبیرستان درس خواندم و بعد هم به دانشکده رفتم؛ و هیچکدام از معلمین و مدرسین من هیچ وقت به من تکلیف نکردند که کتاب بنویسم. این موضوع برمی گردد به بعد از شهریور ۲۰ و تشکیل حزب توده ایران. من به مسائل اجتماعی، موضوع حقوق آدمها و اختلافات طبقاتی و به طور کلی اجتماع بیشتر توجه کردم. آن موقع بعضی مسایل را میخواستند که مطرح شود. در دانشکده حقوق، چه رشته سیاسی، چه قضایی، باید دربارهٔ این مسایل بحث و گفت و گو میشد. منتها میخواستند این افکار کنترل شده باشد. در مملکتی که وکلای مجلس را شهربانی انتخاب میکرد و انتخاب مردم و اساساً تمایلات اکثریت اهمیت نداشت و مطلقاً مطرح نبود، توجه مقامات سیاسی به مسایل اجتماعی نمیتوانست جدی و عمیق باشد. (fa) |