Mention563839

Download triples
rdf:type qkg:Mention
so:text استلا تنهایی را دوست دارد. خوب می‌تواند سر خودش را گرم کند، با باغچه، با کتاب‌ها، خانه‌داری، شست و شو، تلفن‌های طولانی با کلارا، روزنامه، بطالت. قبلاً با کلارا توی شهر در یک خانه اجاره‌ای زندگی می‌کرد، در خیابانی پر از کافه، بار و کلوب؛ مردم درست جلوی ساختمان می‌نشستند، پشت میزهای زیر سایه بان یا زیر چترهای آفتابی، و شب‌ها صداشان و گفت و گوهاشان، غصه‌هاشان، حدس و گمان‌هاشان، توضیحات غلوآمیزشان از خوشبختی و بدبختی تا اتاق استلا و کلارا بالا می‌رفتند. هرگز. همیشه. همه اش، هیچ وقت، تا فردا، خداحافظ. مدت زمان چندانی از این‌ها نگذشته. استلا نمی‌تواند بگوید که دلش برای آن زندگی تنگ شده. امروز دوست دارد تنها باشد، قبلاً دوست نداشت تنها باشد، به همین سادگی، فقط نمی‌تواند دقیق بگوید که این تغییر چه وقت روی داده. چطور، یک باره یا کم‌کم؟ طی ماه‌ها یا از امروز به فردا، از یک روزی که استلا فراموش کرده… (fa)
so:isPartOf https://fa.wikiquote.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%AA_%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86
so:description گفتاوردها (fa)
so:description اولِ عاشقی (fa)
Property Object

Triples where Mention563839 is the object (without rdf:type)

qkg:Quotation534430 qkg:hasMention
Subject Property