Mention691099

Download triples
rdf:type qkg:Mention
so:text هیچ چیز برایم اهمیتی نداشت. آب در حالی روی بدنم جاری می‌شد که کوچک‌ترین احساس خوبی در من به وجود نمی‌آورد. کف دستم را با شامپوی توت فرنگی کلارا پر می‌کردم. بوی مطبوعش اشک‌هایم را، که با تسلی بیمارگونه ای درهم آمیخته بود، جاری کرد. آئین همیشگی من آغاز شده بود. ادکلن کالین را به خودم زدم؛ نخستین لایه حمایت کننده. دکمه‌های پیراهنش را بستم؛ لایه دوم. پلیور کلاه دارش را پوشیدم؛ لایه سوم. موهای خیسم را بستم تا بوی توت فرنگی بین آن‌ها باقی بماند؛ لایه چهارم. (fa)
so:isPartOf https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3_%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%86_%D9%84%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%86
so:description گفتاوردها (fa)
so:description آدم‌های خوشبخت کتاب می‌خوانند و قهوه می‌نوشند (fa)
Property Object

Triples where Mention691099 is the object (without rdf:type)

qkg:Quotation655447 qkg:hasMention
Subject Property