so:text
|
در طولانیترین دورهٔ تاریخ بشری -که آن را دورهٔ پیش از تاریخ مینامیدند- ارزش یا بیارزشی هر رفتاری را ناشی از پیامدهای آن رفتار میدانستند نیروی تأثیرگذار بر گذشته، کامیابی یا ناکامی بود که انسان بر آن اساس در ذهن خویش امری را نیک یا بد میپنداشت. بیایید بر این دوره عنوان «پیش اخلاقی» را بگذاریم در ده هزار سال اخیر انسان بر این کرهٔ گسترده خاکی گام به گام پیش رفته و به جایی رسیدهاست که نه پیامدها، بلکه سرمنشأ رفتارها را سنجهٔ ارزش آنها میداند؛ یعنی رخداد بزرگ، ظرافت فراوان در نگرش و سنجش، تأثیر ناآگاهانهٔ تسلط ارزشهای اشرافی و باور به «اصل و نسب»، نشانهای است از دورهای که میتوان با دقت آن را دورهای «اخلاقی» نامید به این سان، در نهایت نخستین گام در راه شناخت خویشتن برداشته شدهاست. به جای پیامدها، سرمنشأ مطرح شدهاست و عجب چشمانداز واژگونهای! قصد را سرمنشأ و زمینهٔ کامل هر رفتاری دانستن، پیش داوری است و با این پیش داوری تقریباً تا همین زمان معاصر نیز از دیدگاه اخلاقی امور را می ستایند، سرزنش و داوری و در این باره فلسفه بافی میکنند؛ ولی آیا امروزه از سر ضرورت به آنجا نرسیدهایم که بار دیگر در باب این واژگونی و تغییر ارزشها به دلیل درک دگرباره و ژرف انسان از خویشتن نتیجهای بگیریم، آیا در آستانهٔ عصری نیستیم که بهتر است آن را منفی و «ضداخلاقی» بنامیم، امروز که دست کم بین ما ضداخلاق گرایان این تردید پدید آمدهاست… (fa) |