Mention715545

Download triples
rdf:type qkg:Mention
qkg:hasContext qkg:Context352584
qkg:hasContext qkg:Context352566
qkg:hasContext qkg:Context352567
qkg:hasContext qkg:Context352574
qkg:hasContext qkg:Context352568
qkg:hasContext qkg:Context352576
qkg:hasContext qkg:Context352570
so:isPartOf https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86%D8%A7_%D8%AA%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%88
qkg:hasContext qkg:Context352575
qkg:hasContext qkg:Context352569
qkg:hasContext qkg:Context352577
qkg:hasContext qkg:Context352571
qkg:hasContext qkg:Context352578
qkg:hasContext qkg:Context352572
so:description گفتاوردها (fa)
qkg:hasContext qkg:Context352579
qkg:hasContext qkg:Context352573
qkg:hasContext qkg:Context352580
qkg:hasContext qkg:Context352585
qkg:hasContext qkg:Context352581
qkg:hasContext qkg:Context352586
so:description جانِ جهان (fa)
qkg:hasContext qkg:Context352582
qkg:hasContext qkg:Context352564
so:text احساس می‌کردم باغبانی هستم که خرابکارها شبانه گلخانه اش را ویران کرده‌اند. همه جا پر بود از قلوه سنگ، خرده شیشه، گلدانِ واژگون شده و شکسته و گیاهان کنده شده. مشکل می‌شد تصور کرد که قبلاً در آن میانه گلهایی روییده باشند. شاید هم از وجودشان باخبر بودم، و خود من بودم که روزگاری دور بذرشان را پاشیده بودم. اکنون باید آستینها را بالا می‌زدم، پس مانده‌ها را جمع می‌کردم، گلدانها را دوباره پر می‌کردم، به زمین کود و آب می‌دادم. بعد با شکیبایی منتظر می‌ماندم به امید اینکه «خورشید» زود بدمد. (fa)
qkg:hasContext qkg:Context352583
qkg:hasContext qkg:Context352565
Property Object

Triples where Mention715545 is the object (without rdf:type)

qkg:Quotation678662 qkg:hasMention
Subject Property