so:text
|
من همیشه آدم کم حرفی بودم. من اعتقاد ندارم که شخصیتها برای آن که مطرح شوند، مستمر حرف تکراری بزنند، شهوت کلام که ندارم. اما این که میگویید روزهٔ سیاسی و یا سکوت، به کل کمتر حرف زدن من خیلی هم متوجه خود رژیم و حاکمیت نیست، این واقعیت است که اگر من حرف بزنم، دوستان خودمان شاید بیشتر ناراحت شوند. پیشترها رقیب یک دستهبندی اعتدالی و افراطی ساخته بود، اکنون متأسفانه برخی دوستان اصلاحطلب حتی اعتدالی نیستند و تفریطی شدند. در خیلی از مسائل من فکر میکنم که میشود گامی بیشتر برداریم اما تا حرف بزنیم میگویند که افراطی و تندور هستید و کار ما هم خراب میکنید و خط اعتدال را به هم میریزید. ما که میدانیم از این تفریطها به هیچ جا نمیرسند اما چرا حرف بزنیم که گناهش بیفتد گردنمان. این است که خیلی وقتها آدم به این نتیجه میرسد که چرا مزاحم کار دوستان شود، بگذارد با همین اعتدالی که میگویند بروند جلو، اگر یک گام هم پیشتر رفتند، ما خوشحال میشویم. (fa) |