Mention835673

Download triples
rdf:type qkg:Mention
so:text وقتی جوان بودم در خلاص کردن خودم تخصص پیدا کردم، وگرنه که آدمها یک گوشه به دامم می‌انداختند و جلو علامت رنگی نشوید یا لای ماشین‌های لباس‌شویی نگهم می‌داشتند و حرف می‌زدند و حرف می‌زدند و حرف می‌زدند. قبلاً این کارشان دیوانه‌ام می‌کرد، تا روزی که متوجه شدم مردم منبع لایزال حکایت اند و انرژی غریب و وقت بی پایان برای روایت شان دارند و اصلاً ملاحظهٔ شنونده را هم نمی‌کنند. این شد که در مواقع بی‌کاری و بعد از ورشکستگی‌ها و قبل از دریافت چک‌های بیمهٔ بی‌کاری راهی برای زنده ماندن پیدا کردم. بعضی آدمها برای پول کف بینی می‌کنند، بعضی ساز می‌زنند و آواز می‌خوانند، بعضی رو می‌آورند به فحشا، بعضی گدایی می‌کنند؛ من مثل یک متعصب گوش می‌کردم. نشسته روی جعبهٔ شیر، تکیه داده به نرده‌های بالکن، نشسته روی نیمکت پارک، با لبخند و گوش پذیرا__کار شاق شنیدن اضطراب‌های مردم را تحمل می‌کردم، یا به قول خودم رازهای کال بدبخت‌ترین آدم‌ها را پوست می‌گرفتم. (fa)
so:isPartOf https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%88_%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AA%D8%B2
so:description گفتاوردها (fa)
so:description ریگ روان (fa)
Property Object

Triples where Mention835673 is the object (without rdf:type)

qkg:Quotation792040 qkg:hasMention
Subject Property