so:text
|
درون رژیمهایی که اساسیترین حقوق بشر را از شهروندان دریغ می کنند، ایجاد ترس و ترور، روزمره و بخشی از وظایف حاکمان می شود - ترس از زندان، ترس از شکنجه، وحشت از مرگ، ترس از دست دادن دوستان و اقوام، ترس از دست دادن مایملک، ترس از فقر و منزوی شدن و بالاخره ترس از شکست خوردن، شماری چند از این ترس و وحشت هاست. خطرناکترین و مزورانهترین قماش این ترس ها، وحشتی ست که با نقاب خرد جمعی یا حتا هوشیاری پدیدار می شود تا کوچکترین و خفیف ترین جنبشهای اعتراضی و اعمال شجاعانه را که به احیای شرافت انسانی و باز پس گرفتن اورنگ آدمی یاری میکنند، مُهر و برچسب حماقت، بی دقتی و بیهودگی بچسباند. برای آنها که به این ترسها خو گرفته و در محیط خفقان بار پرورش یافته اند، در واقع، در جوامعی که زورگویی را بخشی از حقوق حاکمان قلمداد می کنند، رهایی از چنین اوضاع و احوال رقت باری آسان نیست، ولی حتا در نفس گیرترین و زورگوترین رژیمها هم، شجاعت و حقیقت گویی محو نشده و مؤثر تر هم می شوند چرا که ترس برای مردمان آزاده و متمدن، عادت نمی شود... (fa) |