so:text
|
آقای خلخالی! از مفهوم آینه شریفه: إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ اینطور استفاده میشود که بنا بر رأی مشهور مفسران، قاضی و حاکم شرع مختار است با توجه به کیفیت و شدت و ضعف جرم و احیاناً ندامت و امید بر اصلاح مجرم و روش در صف صلحای جامعه و به جهات و خصوصیات دیگر از ۴ کیفر مذکور در آیه شریفه، یکی انتخاب کند که یکی از آنها نفی بلد یعنی تبعید است. حال به چه دلیل حتی یک «مفسد فیالارض» و «محارب با خدا و رسول» مجازات نفی بلد و تبعید در دادگاههای انقلابی دربارهٔ او اجرا نشده است و تا آنجا که من میدانم کیفرخواست دادستان در مورد «مفسد فیالارض» یعنی اعدام و اگر اشتباه نکنم تمام کسانی که مضمون کیفرخواست آنها «مفسد فیالارض و محارب با خدا و رسول» بوده، بدون استثنا اعدام شدهاند؟ (fa) |