so:text
|
وقتی به ایران میآیم با آنکه فضای زندگی ام بزرگتر است و توانایی بیشتری برای کار کردن دارم، نمیتوانم کار کنم. همانطور که گفتهاند هنر باید در فضای خودش به وجود بیاید. شما نمیتوانید گل ارکیده را وسط صحرای کویر رشد بدهید. تضادها من را اذیت میکند. نکته نگران کننده دیگر، فروش آثار هنری در ایران است. عده ای کاسب قالی فروش و روغن فروش و تاجر بازار و زمین فروش جمع شدهاند و خود را خریدار تابلو معرفی میکنند؛ بدون اینکه ارزشی برای هنر قایل باشند. اینها به عنوان کالابه هنر نگاه میکنند و این کالاها را میخرند و احتکار میکنند که روزی گرانتر بفروشند. این باعث میشود که به عده ای اجحاف و به عده دیگری توهین شود. برای همین وقتی در ایران هستم این مسایل اجازه نمیدهد. این است که اینجا گاهی اوقات میتوانم نقاشی کنم؛ هرچند اخیراً این حس و حال کمتر شده. برای اینکه پیش خود فکر میکنم تا کی انبار کنم؟ آدم حوصله اش سر میرود از اینکه سازنده باشد و این امر تأثیری در فضای اطراف نگذارد. چون من آدمی نیستم که به دنبال روزنامه نگاران و گالری دارها بروم و بگویم بیایید من را ببینید؛ حتی در ایتالیا. (fa) |