Mention857496

Download triples
rdf:type qkg:Mention
so:text جینمون، پدر یاماموتو کیچیزائمون، در پنج سالگی فرزندش به او دستور داد، سر سگی را از تن جدا کند و در پانزده سالگی، از او خواست محکوم به مرگی را اعدام کند. هر کسی که به سن چهارده یا پانزده سالگی می‌رسید، به او دستور داده می‌شد، سر محکوم به مرگی را از تن جدا کند. وقتی امیر کاتسوشیگه جوان بود، از سوی امیر نائوشیگه به وی دستور داده شد، با شمشیر تمرین کشتن کند. گفته شده‌است که در آن زمان وی مجبور شد، سر ده مرد را پشت سر هم از تن جدا کند. مدت‌ها پیش این تمرین، به خصوص در طبقات بالاتر، انجام می‌شد؛ اما امروزه حتی فرزندان طبقات فرودست نیز از اعدام کردن دیگران اجتناب می‌کنند و این نهایت سهل‌انگاری است. گفتن این که بدون این کارها هم می‌توان زندگی کرد، یا کشتن مردی محکوم به مرگ، ارزشی ندارد، یا این کار جرم و گناه است، بهانه آوردن است. خلاصه، آیا نمی‌توان چنین اندیشید که چون شهامت شخص اندک است، تنها دغدغهٔ او کوتاه کردن ناخن‌هایش و جذاب به نظر رسیدن خواهد بود؟ اگر انسان به دقت در روح مردی که این کارها را غیرقابل‌قبول می‌خواند دقت کند، می‌بیند که این شخصی دم از عقل و هوش می‌زند و برای نکشتن، عذر و بهانه می‌آورد؛ زیرا می‌ترسد. اما نائوشیگه دقیقاً به این خاطر چنین فرمان‌هایی می‌داد که در ساعت واقعه باید چنین کاری را انجام داد. سال پیش، من به میدان اعدام کیس رفتم تا ضرب دست خود را در گردن زدن امتحان کنم و احساس خیلی خوبی از این کار داشتم. حتی فکر این که چنین کاری، مرعوب‌کننده است، نشانهٔ بزدلی فرد است. (fa)
so:isPartOf https://fa.wikiquote.org/wiki/%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%D9%88_%D8%AA%D8%B3%D9%88%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D9%85%D9%88
so:description هاگاکوره (fa)
so:description فصل هفتم (fa)
Property Object

Triples where Mention857496 is the object (without rdf:type)

qkg:Quotation812513 qkg:hasMention
Subject Property