Mention863850
Download triplesrdf:type | qkg:Mention |
so:text | غروبی که اربابش مرد، بعد از این که پایان روز را برای بقیهٔ بزرگترها اعلام کرد خودش باز هم حسابی کار کرد، بقیه را گرسنه و خسته به کلبهها ی شان فرستاد، زنش هم بین آنها بود. بچهها، از جمله پسرش را حدوداً یک ساعتی زودتر از بزرگترها از مزرعه مرخص کرده بود، تا شام را آماده کنند، و اگر وقت شد، در چند دقیقهٔ مانده به غروب بازی کنند. (fa) |
so:isPartOf | https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D9%BE%DB%8C._%D8%AC%D9%88%D9%86%D8%B2 |
so:description | گفتاوردها (fa) |
so:description | دنیای آشنا (fa) |
Property | Object |
---|
Triples where Mention863850 is the object (without rdf:type)
qkg:Quotation818555 | qkg:hasMention |
Subject | Property |
---|