|
so:text
|
در آلبوم دوم من با بسیاری از افرادی که من در آلبوم متامورفوس کار می‌کردند کار می‌کردم؛ و هنگامی که در متامورفوز کار می‌کردم، در مورد رفتن به استودیو و کار کردن با افراد بسیار عصبی و خجالتی بودم، آنها در نهایت به سمت انتها به من احساس راحتی کردند و به خودم ایمن بودند. دوست داشتم با آنها کار کنم من رابطه خوبی با آنها دارم من با آنها صحبت می‌کنم . هنگامی که ما در مورد آلبوم دوم صحبت می‌کردیم، من مانند آن بودم: "من می‌خواهم با همهٔ افراد یکسان کار کنم". آنها می‌دانستند که در زندگی من چه اتفاقی می‌افتد، چه می‌گذرد. من آنها را می‌خوانم و می‌گویم: "من همین الان احساس می‌کنم این آهنگ را می‌خواهم …" هیچ وقت احساس نمی‌کردم که وقت کافی برای نوشتن کل آلبوم من داشته باشم و نمی‌دانم که آیا من امن هستم به اندازه کافی با خودم برای انجام این کار. اما من سه آهنگ را در آلبوم نوشتم، یکی با خواهر من نوشتم. این خیلی شخصی است و این افراد واقعاً آنچه را که داشتم انجام می‌دادم و چطور درون احساس می‌کردم. من فکر می‌کنم این چیزی است که آن را خوب می‌سازد و این چیزی است که من به آنها مربوط می‌شود. (fa) |
