so:text
|
یقین دارم هر زنی قادر است در عشق به نهایت برسد. این را بدان که زن، تو را میبوسد، در آغوشت میگیرد و تسلیمت میشود، و به مادری میرسد. زن وقتی عاشق شد، آن عشق برایش به تمامی مفهوم زندگی است. همهٔ هستی اش میشود. زن گناهی ندارد که عشق به پستی کشیده شده و تا حد یک آسایش عادی و یک سرگرمی کوچک نزول کرده. گناه از مردهایی است که در بیست سالگی چشمهاشان سیر و تنشان عینهو جوجه رنجور میشود و چنانی مثل خرگوش بزدل میشوند که دیگر کششی به آن اشتیاق نیرومند و مردانگی و مهر و پرستش عشق ندارند. میگویند که سابق بر این چنین عشقی وجود داشته و اگر هم نبوده مگر غیر از این است که بهترین صاحبان عقل و جان بشر، که همان شاعرها و نویسندهها و موسیقیدانها و نقاشها هستند، دست کم آرزویش را در سر داشته و به خاطرش رنج میبردهاند؟ (fa) |