so:text
|
شاید در اوایل کار کمالگرایی بر نویسنده و مترجم غالبتر است یا لااقل در مورد من اینطور بود. بعد به تدریج دریافتم که نفس و ذات نوشتن به نوعی در معرض داوری نهادن فکر است و مشارکت دادن دیگری در یک اندیشه یا تصویر یک فکر؛ بنابراین این هراس که باید عقل کل باشم تا قلم به دست بگیریم، به زودی در من از بین رفت و بعد از مدتی جرأت بیشتری در ابراز اندیشه و انتشار آن پیدا کردم و تحمل بیشتری هم در قبول انتقاد و اصلاحاتی که دیگران انجام میدهند به دست آوردم. خودم هم نسبت به آثارم دیدی انتقادی دارم. مثلاً اولین کتابم با عنوان «سینما و زمان» را که ناشر تصمیم به چاپ مجدد آن گرفت او را از این کار بازداشتم زیرا با فکری که الان دارم، شاید نیمی از کتاب را نیازمند به تغییر میبینم. (fa) |