so:text
|
من به رازها و جادوهای طبیعت باور دارم و به آنها احترام میگذارم. به همین خاطر است که وقتی میبینم این اتفاقها میافتد، ناراحت میشوم. از شنیدن اینکه که در هر ثانیه، به اندازهٔ یک زمین فوتبال از جنگلهای آمازون از بین میرود اذیت میشوم. به همین خاطر است که من این جور ترانهها را مینویسم. من حس هشدار، بیداری و امید را به مردم میدهم. من سیارهٔ زمین را دوست دارم. من درختان را دوست دارم و برای آنها احترام قائل هستم. من واقعاً احساس میکنم که طبیعت به سختی تلاش میکند که سوء استفادههای انسان از زمین را جبران کند. چون سیاره مریض است. مثل یک تب. اگر الان درستش نکنیم به نقطهای خواهد رسید که دیگر هیچ بازگشتی نخواهد بود. این آخرین فرصت ماست که این مشکلی را که داریم حل کنیم و ما فقط ۴ سال برای درست کردنش مهلت داریم. ما همانند مسافران قطاری میمانیم که به پایان مسیرش نزدیک شده! آخرشه! (fa) |