Mention893790

Download triples
rdf:type qkg:Mention
so:text می‌توانستم خودم را با چیز تازه‌ای سرگرم کنم؛ دنبال شغل بگردم، در دانشکده‌ای نام‌نویسی کنم، تجربه‌ای از یک عشق را به دست آورم، ولی تنها با یک دست، یک چشم و تنها با نیمی از قلبم. در واقع می‌دانستم که انتخابی در کار نیست؛ مثل فرار بود، نوعی طفره رفتن، مثل ظرف جوشانی که بخواهی روی آن سرپوش بگذاری. نیمی از من در آنجا می‌ماند تا تظاهر کند که همه چیز خوب است و نیمی دیگر بی هدف پا به سفر می‌گذاشت، در هر گودالی فرومی‌رفتم، پا به هر ظلمتی می‌گذاشتم، در مقابل هر در بسته‌ای فروتنانه و ساده لوحانه در انتظار می‌ماندم، مثل سگی که در انتظار اربابی ناشناس معطل مانده باشد. دلم نور می‌خواست، شکوه می‌خواست. می‌خواستم کشف کنم که آیا حقیقتی وجود دارد؟ حقیقتی که همه چیز به آن وابسته است؟ (fa)
so:isPartOf https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86%D8%A7_%D8%AA%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%88
so:description گفتاوردها (fa)
so:description دل به من بسپار (fa)
Property Object

Triples where Mention893790 is the object (without rdf:type)

qkg:Quotation846806 qkg:hasMention
Subject Property