so:text
|
پاسخ به استعاره بود:فرض کن در درون هر کسی یک الماس بزرگ قرار دارد. الماسی به طول سی سانتیمتر را تصور کن. این الماس هزار تراش خورده است، اما این تراشها با چرک و قیر پوشیده است. این وظیفهٔ روح است که تراشها را یکی یکی پاک کند تا سطح الماس درخشان شود و بتواند رنگهای یک رنگین کمان را منعکس کند. اکنون، بعضی از انسانها بسیاری از تراش هایشان را پاک کردهاند و نورشان میدرخشد. عدهای دیگر تنها چند تراش را پاک کردهاند، هنوز به آن درخشندگی نیستند. با این حال همهٔ آدمها در سینه شان الماس درخشانی دارند که هزار تراش درخشان دارد. الماس کامل است. هیچ خش و ترکی ندارد. تنها تفاوت میان آدمها، مربوط به تعداد تراشهای پاک شده است. اما همهٔ الماسها یکی هستند، و همه کاملند. هنگامی که همهٔ تراشها پاک شد، و طیفی از نور به درخشش درآمد، الماس به همان انرژی خالص که از آن آمده بود، بازمیگردد. نورها باقی میمانند. (fa) |