so:text
|
بیمار ادامه داد: "اگر شما گمان میکنید که با آرامش، چشم در چشم ابدیت خواهید دوخت، برای این است که هیچ درکی از آن ندارید. شخص باید مثل یک بزهکار، محکوم به مرگ باشد … یا مثل من، آن وقت میتواند دربارهٔ آن حرف بزند و شیطانِ بیچاره که تسلیم، زیر چوبهٔ دار فریاد برمیآورد، آن دانشمند بزرگ که پس از سر کشیدن جام شوکران، شعار سر میدهد و آن قهرمانِ آزادیخواهِ در بندی که تفنگی را که به سینه اش نشانه رفته، خندان مینگرد، همه ریاکارند. من میدانم … که چهرهٔ آرامِ آنها، لبخندِ آنها، همه تظاهر است. زیرا همه از مرگ میترسند. ترسی وحشتناک. ترسی که مانند خودِ مُردن بسیار طبیعی ست. (fa) |